Big Girl

دربدر تر از باد زیستم
در سرزمینی که گیاهی در آن نمیروید
ای تیز خرامان!
لنگی پا من از ناهمواریهای راه شما بود 

 
 خو ب داستان از اونجا شروع شد که باید میرفتم دکتر زنان برای تست پاپ اسمیر و این چیزها و خب اینجا دیگر ایران نیست که بهت بگن ...واییی عزیزم هنوز مجردی و نبودن اسم هیچ نری در شناسنامه ات مساوی است با اینکه هیچوقت هیچ نری تو زندگیت نبوده ...یعنی عقل و شعور اون خانم دکتر یا پرستار در همین حد بودها دیدم که میگم...و بعد هرچه همکار سی و هفت ساله بنده به خانم میگوید خارش دارم و فلانم زنیکه فلان شده به جای اینکه چکاپ کند با منطق همون نبودن یک اسم تو شناسنامه توصیه میکنه این شرتهای بلند مردونه هست از اونا میپوشی گشاد... لباس تنگ نمیپوشی حتما منطقش میگه وقتی اسم هیچ نری تو شناسنامت نیست لباس زیر گل منگولی واسه چیته و خدایی نکرده یه موقع خودت با این لباس گل منگولیا حالی به حالیت میشه....و پماد بهت میدم فقط بیرون بدنت بزنیها حواست باشه اصلا و ابدا داخل بدن نمیزنی...حتما منطقش اینه پماد خاصیت اینو داره پرده نجابت دختر مردم رو بعد از 37 سال حفظ کردنش ذوب کنه اونوقت که دامن دختر مردوم لکه دار میشه و به طبعش خانم دکتر باسواد با منطق و البته بیشعور هم گناهکار شناخته میشه ....خلاصه که خانم دکتربا  کلی با ادا اطفار داشت واسه دختر مردم دوا و درمون تجویز میکرد و حالیش نبود که بابا شاید اینم احتیاج به تست پا پ اسمیر داره و صدها چیز دیگه که به مغز فندقیش نرسید ...البته نباید هم میرسید چونکه اداره همه زنها رو گله ای فرستاده بود دکتر زنان برای تست پاپ اسمیر و سرطان سینه این بود که نیمشد کوچکترین شکی کرد که زنان خدمتکار دولت یه همیچن چیزایی هم دارن تو زندگیشون مثلا میشه ازشون تست پاپ اسمیر گرفت حتی اگر اسم هیچ نر ی تو شناسنامشون نباشه...

خب این میشه که دکترت با تعجب بهت میگه جالبه چرا تا الان این تست رو نداشتی ...و تو یادت میاد همه چیزهایی که تحت عنوان بکارت و نجابت و فلان و فلان بهت یاد دادن ...و اینکه بازم همکارت یادت میاد که چطور تو مطب خانم دکتر بیشعور به خاطر نبودن اسم همون نره تو شناسنامش مجبوره تا آخر عمرش شرتای مردونه پاچه دار نخی گشاد بپوشه....و یهو به ذهنت میرسه بگی که از کجا میای ولی زبونت و گاز میگیری و میگی آره من همیشه ازش فرار میکردم ولی دیگه به این نتیجه رسیدم نمیشه اینطوری فرار کرد و دیگه نیازه جدیتر مراقب این عضو شریف هم باشم ....

و باز هم یادت میاد به همه حرفها ی خاله زنکی مادرت و دوست و همسایه و همکار و دکترت که اونقدر مسخ اون جامعه ضد زن که هیچی ضد انسان شدن که تجربیات ناآگاهشون رو نسل به نسل دارن انتقال میدن....

نکنید ترو خدا بیاین با نسل بعدی این کارو نکنیم ...هرچند باز هم میگم من به این دهه هفتادیها خیلی امیدوارم خیلی...خوب همه سنت و فرهنگ و نرمها رو دارن از ریشه میزنن....

نظرات 5 + ارسال نظر
دختر مریخی جمعه 6 آذر 1394 ساعت 22:00

راستی این پرده بکارت رو اگر سرچ کنیم حیوانات دارای پرده بکارت میبینیم که در برخی حیوانات
مثل اسب و..... هم وجود داره پس چطور میتونه به معنی پرده نجابت باشه وقتی در حیوانات این چیزا وجود نداره؟!!!!!!!
در عجبم از این مردم

من اینو نیمدونستم چه جالب ....خب اهمیت به بکارت اینا یکی از نشانه های جوامع مردسالاره ....ماییم که باید عوضش کنیم

دختر مریخی جمعه 6 آذر 1394 ساعت 21:55

سلام پگاه
چی بگم متاسفم برای اونایی که دیگه با شرت مردمم کاردارن
تازه اینا خوبشه وگرنه من18سالم بود به خاطر بی نظمی پریود رفته بودم متخصص زنان
بعد همه خانوما تو مطب از قیافم فهمیده بودن مجردم و بد نیگام میکردن انگار که مثلا یعنی دختر
مجرد اینجا چه کار داره؟!
یه سری مثلا ارزشهاست دروغ چرا خود منم مجبورم بهشون پایبند باشم وگرنه به سرنوشت
بدی دچار میشیم و ............ البته تو همچین جوامع جهان سومی نه همه جا

سلام کاملا میفهمم چی میگی متاسفانه مجبوریم خلاق ایونچه که اعتقاد داریم رفتار کنیم و این خیلی بده

شیرین دوشنبه 2 آذر 1394 ساعت 21:34 http://www.ladolcevia.blogsky.com

هاهاها خیلی با نمک نوشتی طوری که این موضوع گریه آور، خنده به لبم آورد!!
راستی هم کم نیستند نکاتی که در پزشکی و روانپزشکی مشکل و ناهنجاری محسوب میشن و در فرهنگ های قرون وسطایی-اسلامی ارزش هستند!
چند وقت پیش خانم اردیبهشتی هم به این قضیه پرداخته بود.
منهم در ابتدای مهاجرت وقتی فهمیدم برای تمام زنان بالای سی سال پاپ اسمیر بطور رایگان هر دو سال یکبار انجام میشه فکم اومد پایین! تا بشه توی ایران و اطرافش فکر ها به اینجا برسه و قوانین این مدلی وضع بشه گمانم به عمر من یکی قد نمیده! :(((

سلام شیرین آره با حرص نوشتم ...امن خیلی بی ادبم بخوام به زبون خودم بنویسم کلی حرفای زشت چاشنیش میکنم اینجا رعایت میکنم مثلا...دقیقا این ارزشها ی تخمی من و خیلی عصبانی میکنه و اینکه چقدر زنها ی مثلا تحصیل کرده و مستقل هم اونها رو قبول میکنن...البته خب خیلیها هم هستنتد روش زندگیشون براساس همون ارزشهای تعرف شده جامعه است ولی پای جرف که میشه از هر فمنیستی فمنیستر میشه اونا دیگه اعصاب واسه من نمیزارن....آره اینجا هم همینطوره و البته اونقدر تو علم پیشرفت کردن که اصلا براشون مهم نیست طرف تا جالا رابطه داشته یا نه یعنی فک کنم ابزارش رو دارن ....
کلا که از ماست که بر ماست شیرین جان

صدرا دوشنبه 2 آذر 1394 ساعت 19:00

لنگی پا من از ناهمواریهای راه شما بود ...



خیلی ناز بود. متناسب همه اون چیزی که بعدش گفتی

بعله دیگه مملکته گل و بلبله

ziz دوشنبه 2 آذر 1394 ساعت 18:34 http://itsmylife.blogsky.com/

چقدر نوشته هات رو دوست دارم.
متاسفانه تا وقتی این بکارت فکری هست، شاهد این رفتار ها هستیم.
چه نصیحت خوبی، وقتی خارش داشتیم، شرت های مامان دوز گل گلی مردانه !!! می پوشیم !!!!!!!!!

سلام خوشجالم که دوستداشتی این مطلب ...دقیقا تجویز خانم دکتر باسواد بود به نظرت چند تا از این دکترا تو ایارن داریم

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.