لذت بردن از مسیر...و جنبش مردانه

 

 

من آدم لذت بردن از پروسه یا مسیر نیستم ...یعنی چه یعنی اینکه وقتی یک هدفی دارم مثلا فقط به آن هدف فکر میکنم و بعد تلاش میکنم بهش برم ولی زیاد از این مسیر رسیدن به هدفم لذت نمیبرم...بعد تازه وقتی به هدف هم رسیدم یک سوال بزرگ در ذهنم ایجاد میشود ..خب که چی...به همین سادگی  تمام شادی بعد از رسیدن به هدف هم نقش بر آب میشود...البته این لذت بردن از مسیر هم خب در کتابها و این چیزها خوانده ام که اینقدر در آینده نباشیم و از حال هم لذت ببریم و از این حرفها...انی وی  من هر دفعه فقط خواسته ام و بعد برای خواسته ام زره پوشیده ام و جنگیده ام و بعد که آنچه را که میخواسته ام فتح کرده ام .....نشسته ام روی اولین نیمکتی که یافته ام دستم را گذاشته ام زیر چانه ام به هدفم خیره شده ام و بعد گفته ام خب حالا که چی ....و بعد برای خلاص شدن از این حس پوچی بعد از رسیدن به هدف یک هدف گنده تر برای خودم ساخته ام...یعنی با این روش زندگیم ریده ام در آن ده سال یوگا و مدیتیشن کردنم ...والا به خدا!!!

یکی از مقاله هایم در مورد نقش برابری جنسیتی  روی زنهاست و مراحل مختلف زندگی زنها ...بعد من و البته سوپروایزرهایم فکر میکردیم این تاثیر روی زنهاست و خب بعد از ساختن فرضیه و این چیزها نشستیم به تست کردن فرضیه با دیتاهایمان ...بعد از تست انواع مدلها در یکی از تستها یافتیم که این برابری جنسیتی فقط روی مردها تاثیر داشته و عملا تاثیرش روی زندگی زنها صفر است...بعد از کلی فاک و شت گفتن به خودمان و دیتا...نتایج را به سوپروایزرهای محترم نشان دادیم و هر دو آنها خوشحال که چه جالب و عا لیست و شروع کن به نوشتن از انجا که هردو آقا آن هم از نوع اسکاندیناویش هستن ....و ما ماندیم چطور این تاثیر را تفسیر کنیم...ولی بعد که بیشتر حرفش شد به این نتیجه رسیدیم  شاید واقعا هم همینطور باشد اینقدر که برابری جنسیتی روی زندگی مردها تاثیر داشته روی زندگی زنها نداشته....مثلا اگر یک زن سویدی را که جر فمنیسترین کشورهاست با یک زن آمریکایی یا حتی همین دختران امروزی ایرانی مقایسه کنیم تفاوت چندانی نبینیم....هردو معتقد به استقلال مالی زن هستنتد و تعریف سنتی از مادر بودن  و همسر بودن را ندارند به آزادی جنسی برای خودشان معتقدند و منطقی ترندو تفاوتشان از 100 شاید 70 باشد یعنی در 70 درصد قضایا مثل همند ...ولی اگر یک مرد سویدی را با یک مرد آمریگایی یا ایرانی مقایسه کنیم تفاوتشان از 100 میشود 30 یا نهایتا 35 یعنی فقط در 35 درصد قضایا مثل هم عمل میکنن...امیدوارم آن 35 درصد فقط مربوط به پایین تنه نباشد که اگر هم باشد به نظر من مربوط به بخش بالای ناف است نه پایینش ....شوخی بود این قسمتش و همه میدانیم نصف هر شوخی جدیست....این مردها هستند که در کشورهایی با برابری حنسیتی بالا به تعریف جدیدی از مرد بودن و همسر بودن و پدر بودن رسیده اند....و این تعریف اصلا برابر با انچه امروزه بین مردهای ایرانیست فرق دارد ها ...قاطی نکنید...منطورم مردهای دماغ عملی فاق گوتاه پوش ابرو برداشته نیستها....اتفاقا مردهای اینجا یک حالت قد بودن دارند که حداقل برای من زن جذاب است چه از نوع تیپشان  اکثرا تی شرت و جین چه برخوردشان خیلی مردانه و سنگین...ولی در خانه عملا بیشتر از یک زن کار میکنند و نقششان در نگهداری از بچه ها مساوی از  با نقش زن...آنقدر که اگر یک زن همیشه دنبال بچه اش به مدرسه برود مسیولین مدرسه خواهند پرسید که چرا پدر بچه ها اصلا نمی آید... باز هم قاطی نکنید هااصلا حس اینکه این مرد خاله زنک یا زن ذلیل است به آدم دست نمیدهد  یعنی اگر مردها این کار هارا میکنند نه برای پاچه خواری زنشان یا نشان دادن به باقیه زنها که ما چه مرد خوبی هستیم  اینها نیست... بلکه به عنوان بخشی از وظیفه شان این کارها را میکنند...

.مخلص کلام انچه ما خوانده ایم و تجربه کرده ایم نشان از تغییر مردان است نه زنان...در اروپا من تا به حال مرد ابرو برداشته ندیده ام ...تا حالا پسری ندیده ام که با پوشیدن فاق کوتاه بشود نصف کو..نش را دید..... البته  بدنهای     ورزیده  خوش تراش دیده ام ولی از آن بادی بیلدینگهای پف کرده ایرانی نه!!!!..میخواستم عطر مردانه بخرم از یکی از دوستان خارجی پرسیدم میخواهم فلان عطر مردانه را بخرم با تعجب گفت عطر مردانه گفتم بلی گفت مردا عطر نیمزنن گفتم پس این همه عطر مردونه تو مغازه های برای کیه برگشت گفت واسه مردای میدل ایستی و آسیایی اگر نه مردای اروپایی عطر نیمزنن !!!!!....در اینجا جنبشی است که مردها ریش می گزارند در اعتراض به مردهایی که وقت زیادی را جلوی آینه صرف میکنن ....اگر بخواهیم همچین جنبشی را در ایران داشته باشیم در اعتراض به مردهایی که ابرو برمیدارن دماغ عمل میکنن و در رفتارشان اوا هستند فکر میکنم عزیزان هموطن باید با لنگ در خیابانها تردد کنند  تا جنبششان به نتیجه برسد....

من دوستان مرد ایارنی دارم که مسلما بلانسبت همشون ....

شدیدا به شیرینی پزی علاقه مند شده ام یک عدد همزن عالی درجه یک اعلا برای خودمان خریدیم و از پختن کیک و شیرینی بسی لذت میبریم ...

پاییز را عاشقم و پاییز اینجا بسیار بسیار زیباست...


نظرات 6 + ارسال نظر
دختر مریخی سه‌شنبه 26 آبان 1394 ساعت 10:56

سلام پگاه جان نه بابا اون حملات تروریستی و گرگان گیری رو شنیدم نگران خودت شدم گفتم نکنه پاریس زندگی میکنی به خاطر همین
همش منتظر بودم بیای پیام بذاری بگی سالمی
از دیروز تا حالا هم نت بنده قطع بود جونم به لبم رسید
خوشحالم که خوبی

سلام نه من پاریس نیستم مرس یکه به فکری

دختر مریخی دوشنبه 25 آبان 1394 ساعت 00:21

پگاه کجایی دختر؟!

سلام عزیزم هستم همینجا

دختر مریخی شنبه 23 آبان 1394 ساعت 19:30

سلام پگاهی چطوری خوبی؟!
خبر حملات تروریستی پاریس رو شنیدم نگرانت شدم

سلام عزیز م من پاریس نیستم ....از چه نظر نگران شدی اینکه ممکنه این کارها رو رفتار اروپاییها با مسلمونا تاثیر بزاره___

دختر مریخی یکشنبه 17 آبان 1394 ساعت 22:39

پگاه راستی بدبختی بزرگ زنهای ما البته نه همشون همینه که میخوان هم وظایف تمام و کمال یه زن سنتی رو کامل یک تنه انجام بدن و هم فرصتهای اجتماعی یک زن مدرن رو داشته باشن و خوب همین باعث میشه که نتونن تو زمینه های اجتماعی حرفه ای باشن

البته این مسولین قبول کردن نه به خاطر اوناس بلکه به خاطر انتظار جامعه و همینطور تسهیلات کم برای زنان شاعل هست....

دختر مریخی یکشنبه 17 آبان 1394 ساعت 22:30

پگاه چه با حال بودولی پس چرا تو فیلما میبینیم اکثر مردهای خارجکیریششون رو تراشیدن؟
راستش با عرض پوزش از همه آقایون ریشو ولی من اصلا از مرد ریش دار خیلی بدم میاد یعنی چی آخه من تو این مورد خیلی حساسم مرد باید صورت شو حتما اصلاح کنه
تو رو خدا اینو اینجا نگو مرد ای ایرانی که جنبه ندارن از فردا یک متر ریش میذارن بعد من با دید نشون حال خیلی بدی بهم دست میده

من گفتم یه جنبش نگفتم که همشون اینطورین تازه یه سریها هم ریش میزارن اصلا از این جنبش خبر ندارن.... برعکس من من اینقده ریش دوست دارم با هرکس هم بودم اینو بهش گفتم نشون به اون نشون که الان عزیز جانمان یک ریش حزب الهی داره به چه طویلی

شیرین یکشنبه 17 آبان 1394 ساعت 17:37 http://www.ladolcevia.blogsky.com

مهم اینست که شرایط زندگی تغییر کنند. اگر بجای مطالعه خصلت زنان، شرایط زندگی شان را در نقاط مختلف جهان مطالعه کنیم خواهیم دید تفاوت از کجا تا کجاست و مخلص فمینیسم هم خواهیم بود!
راستش حتی در مورد خصلت ها هم من زیاد مطمئن نیستم. یعنی از تحقیقات شما نتیجه گیری می شود که زن افغان، زن عربستان سعودی، زن یمن، زن ایرانی، زن سومالی، زن ایرانی، زن اتیوپیایی، زن برزیلی، زن ژاپنی ... همه خصلت هایشان یکی است؟ باورهایشان و تصورشان از خود؟ من اینطور فکر نمی کنم!

شیرین جان فکر کنم منظوزم رو درست نگفتم ...تحقیق من در مورد کارآفرینی و نقش برابری جنسیتی بود ....نه در مورد خصلتها ...د رمورد دید گاههایی که آوردم مثل مستقل بودن و حقوق داشتن الانه خیلی از زنها تو ایران خودمون این کارکترها رو دارند ولی شرایط زندگیشون یا بقولی نحوه همسر بودنشون مادر بودنشون فرق داره....من هم چنین نتیجه گیری نکردم ....که همه این زنها خصلتهاشون یکی من زن سویدی رو که تو کشوری با نهایت برابری جنسیتی با یک زن آمریکایی که از نطر برابری جنسیتی سطح وسط رو داره و با زن ایرانی که آخر جدول از نطر کاری مقایسه کردم....زنها تو هرسه کشور تحصیل کردن کار دارن و مستقلن از نظر مالی ولی شرابط زندگیشون به عنوان همسر و مادر فرق داره و حتی توی اجتماع هم چون مرداشون و ظایف مرداشون متفاوت تعریف شده...د رمورد باورها یاین زنها از خودشان فک میکنم شاید از نظر ظاهری مقل کار و این چیزها یک جور باشند ولی از نظر باورها و خصلتها با هم فرق دارند...امیدوارم اینجا مبهم نگفته باشم

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.